دی با جمله ای از ظریفان و جمعی از حریفان به نزد حکیم الحکما شدیم به التماس تلمذ و تعلم غافل و جاهل که پی اذن دخول دایره ای از عرفا و نایره ای از فقها آنچنان بر بساط عیش و نشاط طیش شانه به شانه و صف به صف بر نشسته که امل از محلی به محال و دریغ از جلوسی به سوال لابد قاعد قامت قریب مدخل استوار ایستادیم و حکیم منصور مسرور فرمود: هر آنکه دیر آید به از این نیابد. پس باب مکاشفت آغازید و سمند سخن پردازید در باب این معنا که مکاشفت را چه انواع باشد و چه اقسام و ابواب ان چیست و القاب ان کدام.
شیخ ما قدس سره شریف به استعانت تلمیح و استطاعت تضمین تمثالی هایی بیاورد که ارکان وجود متزلزل و اطناب عروق متصلب رنگ ز رخساره حاضران شهود و غایبان ملکوت برفت و مسکوت و مبهوت با لب و لباده باز فی الغور تفحص و بالعمق تامل نفس از بنده و تنابنده به حبس برد که شرح شارحات به ترشح و فضل فاضلات آن به تفضل برفت و اینگونه بود که فی الپستین الآخر (در پست های بعدی - مترجم) بدان پردازم که خلقی بدان مستفید و مستفیض شوند و به دانستن ان شادمانی و دست افشانی و پاکوبانی و کمر قرانی کنند.
قرص قرمز رو حتما بخور
چشم